با توجه به اینکه در ابتدای مکاسب محرمه مرحوم مصنف روایت تحف العقول را نقل می کند مناسب است مطلب استاد مددی درباره استناد فقهی به تحف العقول را اینجا نقل کنیم:
اشاره:
کتاب (تحف العقول) یکی از مستندات (وسائل الشیعه) است. مرحوم شیخ حر عاملی (تحف العقول) را از کتب مشهور شیعه می شمارد و روایات آن را حجت می داند. آیت اللّه مددی یکی از علمای متوجه به جریان تاریخی حدیث و کتاب های آن است. از این رو بر آن شدیم تا تحلیل ایشان را در این زمینه ارائه نماییم.
دومين شرط از شرايط عمل به استصحاب اين است كه شك ما شك در بقاء متيقن باشد نه شك در يقين سابق ،و از اينجا است كه راه استصحاب از قاعده ديگري كه بناي آن شك در يقين سابق است جدا مي شود، به اين قاعده جديد قاعده يقين يا شك ساري گفته مي شود.
التنبیه العاشر فی استصحاب حکم المخصص:
مثلامولی گفته است: اکرم العلماء و بعد خاصی آورده است که زمانی است مثلا گفته است: لاتکرم زیدا یوم الجمعه و ما هم زید را روز جمعه اکرام نکردیم. بعد روز شنبه که زماندیگری است شک داریم که آیا آن روز هم نباید زید را اکرام نکنیم (حکم مخصص رااستصحاب کنیم) یا اینکه روز شنبه به عموم عام که اکرم العلماء بود تمسک کنیم وبگوئیم روز جمعه از این عام خارج شده است و روز شنبه در تحت آن باقی خواهد ماند.
دراین مسئله بین اصولیین سه قول است:
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: دوران بین رجوع به عموم عام و استصحاب حکم مخصص/ تنبیهات استصحاب/ استصحاب
دوران بین رجوع به عموم عام و استصحاب حکم مخصص:
اینتنبیه که تنبیه بسیار معروف و از مباحث محترم علم اصول و محل ابتلائی است، عبارتاست از اینکه اگر عموم عامی وجود داشته باشد که در یک زمانی فردی از آن به واسطهﻯتخصیص خارج شده باشد، پس از انقضاء زمان یقینی تخصیص، آیا حکم زمان تخصیص باقی استیا باید به عموم عام رجوع کرد؟
درس امرور درباره تنبيه نهم و استصحاب در امور عقيدتي از جمله نبوت بود.
که یک تنبیهی در این جا مرحوم شیخ آوردهاند بعد هممرحوم آخوند و اگر نیامده بود بهتر بود و آن یک مباحثهای واقع شده بین یک عالمشیعه با یک یهودی که عین این مباحثه را یک ارمنی یک جا ثلیق با حضرت رضا علیهالسلام داشته و این آمده در اصول ما.
شیخ در رسائل این بحث رامفصلا مطرح کرده است ولی صاحب کفایه آن را مفصل تر بحث کرده است و این فصل از فصولمشکل می باشد
لازم است قبل از ورود به بحث تصوير روشني از اصل تاخر حادث ،تعريف آن و مثالهايي براي اين اصل داشته باشيم:
تنبيه ششم مهم ترين و در عين حال دقيق ترين تنبيه استصحاب است ،بحث حجيت يا عدم حجيت مثبتات اصول و ادله آن در اين تنبيه مورد بحث قرار مي گيرد.
مطلب جديد اينست كه ثمرۀ عمليۀ جريان استصحاب در احكام شريعت سابقه كجاها ظاهر مىشود؟ آيا اساسا ثمرهاى هم دارد يا خير؟ مرحوم شيخ مىفرمايد: گروهى از فقهاء به پيروى از شهيد ثانى در تمهيد القواعد يك سلسله ثمرات عمليهاى براى اين استصحاب ذكر نمودهاند كه اهمّ آنها را مىآوريم: