نقدي بر استصحاب احكام شرايع سابقه
6 مهر 1393
آيا مي توان احكام شرايع گذشته را استصحاب كرد و براى مسملين حجّت دانسته و به آن عمل كرد و مجتهد بر اساس آنها فتوا صادر كند؟ برخى از فقها، احكام شرايع گذشته را، به عنوان شريعت الهى براى مسلمين نيز حجّت دانسته، و برخى معتقدند- چنانكه محقّق نائينى احتمال داده است- كه تمام احكام شرايع گذشته توسّط شريعت اسلام نسخ شده و اگر تشابهى در برخى احكام وجود دارد، به خاطر تشريع جديد حكمى است شبيه حكم شريعت پيشين، نه آنكه عين آن يا استمرار آن باشد «1»، امّا در بخش احكامى كه در اسلام به نفى يا اثبات آنها تصريح شده است، دو نظر بين فقهاى اسلام وجود دارد:1. جمهور حنفىها و بعض مالكىها و شافعىها «2» و يك روايت از احمد، معتقدند كه: هر حكمى را قرآن كريم يا احاديث نبوى از شرايع گذشته نقل كنند و نسخ آن را اعلام نكرده باشند براى ما حجّت است، زيرا:
اوّلًا: خود نقل بدون ردّ، يك نوع امضا و تقرير است. «3»
ثانياً: قرآن كريم در چندين آيه حقانيّت شرايع گذشته را (قبل از تحريف) و مشاركت مسلمين را با پيروان آن اديان در اصول كلّى تأكيد كرده و به همراهى با آنان توصيه كرده است. مانند:
« «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِيها هُدىً وَ نُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ»؛ ما تورات را نازل كرديم كه هدايت و نور در آن است، پيامبران بر اساس آن حكم كنند». «4»
ثالثاً: استصحاب احكام شرايع سابقه براى امّت ما مىتواند آن احكام را براى ما نيز ثابت كند.
2. بسيارى از فقهاى اماميّه «5»، و نيز غزالى «6» و آمدى و (جمعى از) اشاعره و معتزله «7» معتقد به عدم ثبوت احكام شرايع گذشته براى مسلمين هستند، زيرا:
اوّلًا: «معاذ بن جبل» هنگام مأموريت از طرف پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به «يمن» به جاى «شرايع گذشته» اجتهاد خودش را آخرين منبع فتوا و استنباط نزد حضرت شمرد و نامى از شرايع گذشته نبرد. «8»
ثانياً: اگر كتب شرايع قبلى يك منبع براى فتوا بود، بايد توصيه به حفظ و تلاوت آنها مىشد.
ثالثاً: اگر حجّت بود نمىبايست پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در پاسخ برخى به سؤالات، منتظر وحى جديدى باشد.
رابعاً: اگر حجّت بود علماى اهل كتاب مانند كعب الاحبار و عبد اللَّه بن سلام بايد بهطور گسترده از آن منابع براى مسلمين نقل مىكردند و مسلمانانمىپذيرفتند. «1»
خامساً: احكام شرايع سابقه براى پيروان آن مذاهب ثابت بوده و نمىتوان به پيروان مذاهب ديگر تعميم داد، زيرا موضوع تغيير يافته.
با سلام و احترام؛
چیزی مبنی بر نقد ندیدم. در قسمت بعدی بیان می فرمایید؟