درس روز يك شنبه 6-7-93 (استصحاب تعليقي)

5 مهر 1393
التنبيه الرابع:- الاستصحاب التعليقي.
 والبحث المذكور هو من الأبحاث المهمة ومنشأ الأهمية هو ابتلاء الفقيه بالاستصحاب المذكور وحاجته إليه في الاستنباط وقد وقع الخلاف في حجيته وعدمها كما سوف نوضح فيما بعد إنشاء الله تعالى ولكن لتوضيح المقصود منه نذكر الضابط له ثم نذكر بعض الامثلة كتوضيح:-
 إن ضابطه هو أن يكون للشيء حكمٌ سابقاً ولكنه معلّق على شرطٍ ثم تطرأ حالة تسبّب الشك في بقاء ذلك الحكم وقبل طرو تلك الحالة لم يكن ذلك الشرط متحققاً وبعد طروها يتحقق الشرط ولكن يشك في بقاء ذلك الحكم ، ومن أمثلة ذلك:-

استصحاب حكم عقل :خلاصه درس روز سه شنبه 1-7-93 به بياني ديگر

1 مهر 1393
استصحاب حکم عقل

گاهی برای امری که نسبت به آن یقین وجود دارد در شرع دلیلخاصی موجود نیست، بلکه عقل است که نسبت به آن حکم می کند مانند مستقلّات عقلیّه ؛مثلاً عقل بر قٌبح ظلم و حسن عدل حکم می کند، این گونه احکام از جمله احکام عقلیاست. حال چنانچه در بقای این حکم عقلی تردید حاصل شود و سپس بر اساس استصحاب بهبقای آن حکم گردد، استصحاب حکم عقل شده است.
ادامه خبر ...

تنبيه سوم (استصحاب احكام عقلي) سه شنبه 1-7-93

31 شهريور 1393

نكات لازم :

1-اينكه:تنبيه سوّم نيز مربوط به مستصحب و يا همان متيقّن سابق است كه مفصّلا پيرامون آنبحث خواهد شد.

2-در تقسيم دوّم از تقسيمات استصحاب گفته شد كهبحث ما در اينجا يك بحث صغروى است و نه كبروى.

يعنى نزاع و اختلاف در اصل جريان استصحاب در احكامعقليّه است، و نه در حجيّت آن پس از فرض جريان. و لذا مطالب تنبيه سوّم به ضميمۀمطالب ذكر شد در تقسيم دوّم مكمل مطلب خواهند بود.

3-هر حاكمى اعمّ از اينكه عقلباشد و يا شرع، مادامى‌كه موضوع حكمش را با تمام قيود وجوديّه و عدميّه‌اى كه درآن دخالت دارند، احراز بكند، حكم مى‌كند و در حكم خودش دچار شكّ و ترديد نمى‌شود.

بقيه در ادامه خبر...

سوالات مرتبط با درس روز دوشنبه 31-6-93 (تنبيه سوم )

30 شهريور 1393

از طلاب محترم انتظار دارم با پيش مطالعه درس سوالات زير را پاسخ گفته و ارسال نمايند:

1-به نظر مصنف در احكام عقلي استصحاب جاري نمي شود چرا؟

2- مقصود از احكام عقلي چيست؟

3- آشكال:اگر بگوئى پس چگونه حكم شرعى استصحاب مى‌شود و حال آنكه كاشف از حكم عقلى مستقل است (يعنى كلما حكم به العقل حكم به الشرع و بالعكس) ؟

خلاصه درس امروز يك شنبه 30-6-93 (اشكالات شيخ به فرمايش نراقي)

30 شهريور 1393

*اشتباهاوّل نراقى چيست؟

اين است كه در دو مثال جلوس و صوم، ميان ظرفيتزمان و قيديت آن خلط كرده و حكم يكى را به ديگرى سرايت داده است.

به عبارت ديگر سؤال ما از جناب نراقى اين است كه:آيا در اين دو موردى كه زمان را قيد قرار داديد، قيد براى حكم مثلا وجوب و يامتعلّق حكم يعنى جلوس و يا صوم كه فعل اختيارى مكلّف است قرار داديد و يا اينكه آنرا صرفا ظرف به حساب آورديد؟

بقيه در ادامه مطلب...

خلاصه درس امروز شنبه 29-6-93

29 شهريور 1393

درس امروز درباره شبهه مرحوم نراقي نسبت به جريان استصحاب در امور مقيد زمان و در نهايت تعارض اين استصحاب با استصحاب عدم ازلي بود جهت تبيين بيشتر بحث خلاصه اي از درس امروز مجددا تكرار مي شود.

جناب نراقى مى‌فرمايد بطور كلّى در باب استصحاب، مستصحب ما:

1-گاهى امرى از امور شرعيّه است مثل وجوب، حرمت، طهارت، نجاست و. . .

2-گاهى هم امرى از امور خارجيه و يا به تعبير ديگر از موضوعات احكام است مثل: عدالت زيد و. .

آنجا مستصحب ما امرى از امور شرعيّه است يعنى قسمت اوّل:

1-گاهى شكّ ما در بقاء مستصحب از زمان لا حقّ، از قبيل شكّ در مقتضى است يعنى اصل اقتضاء و استعداد مستصحب براى بقاء مورد شكّ است.

2-و گاهى شكّ ما در بقاء مستصحب از زمان لا حقّ، از قبيل شكّ در رافع است با همۀ اقسام پنج‌گانه‌اش پس از احراز مقتضى.

الحاصل: مجموعا سه صورت در رابطۀ با مستصحب در اينجا وجود دارد:

*صورت اوّل چيست با ذكر مثال آن را تبيين كنيد؟

اين است كه مستصحب از امور شرعيّه باشد، شكّ ما هم از قبيل شكّ در مقتضى باشد جناب نراقى مدّعى است كه در اينجا دو استصحاب جارى مى‌شود كه در نتيجه با هم تعارض كرده و تساقط مى‌كنند و لذا رجوع مى‌شود به اصل سوّم.

الف: براى مثال: مولى به عبدش مى‌گويد: بنشين در اين مكان تا زوال و يا پايان روز جمعه در اينجا سه حالت متصوّر است:

1-يكى اينكه بگوئيم ما از ازل و از قبل از اين امر مولى يقين داشتيم به عدم وجوب جلوس كه همان يقين عدم ازلى باشد.

2-يكى اينكه بگوئيم: ما يقين داشتيم به وجوب جلوس از صبح جمعه تا ظهر جمعه كه يقين به يك امر وجودى است.

3-يكى اينكه بگوئيم: شكّ ما در بقاء اين وجوب و ارتفاع آن است نسبت به ما بعد زوال.

به ادامه مطلب مراجعه شود

سوالات درس رسائل (پاسخ شيخ به كلام نراقي يك شنبه 30-6-93)

29 شهريور 1393

از طلاب محترم انتظار مي رود با پيش مطالعه پاسخ اين سوالات را تهيه و ارسال كنند:

1- اشكال اول شيخ به مرحوم نراقي چيست؟

شما بايد با تفاوت قايل شدن بين قيد بودن زمان يا ظرف بودن آن ،اين اشكال را تبيين كنيد.

2- اشكال دوم شيخ به فرمايش نراقي چه بود؟

شما بايد نشان دهيد مرحوم نراقي بين شك در مقتضي با شك در رافع خلط كرده است.

3-اشكال سوم فرمايش نراقي چيست؟

در اين بخش بايد نشان دهيد بر فرض كه در دو مثال ذكر شده شك در رافع باشد اما اصل سببي و مسببي كه مرحوم نراقي درست كرده صحيح نيست.

درس روز چهار شنبه 26-6-1393 تنبيه دوم استصحاب زمانيات

25 شهريور 1393

از طلاب محترم انتظار مي رود با پيش مطالعه بتوانند به سوالات زير پاسخ دهند^

1- زمانيات را تعريف كنيد و براي آن چند مثال ذكر كنيد.

2-اقوال در استصحاب زمانيات ؟

3- به نظر مصنف در چه صورتي مي توان در زمانيات ،استصحاب را جاري كرد؟(دو توجيه)

4- مستشكل در بخش (ودعوي) استصحاب تكلم را از نوع كلي قسم سوم مي داند ،اين مطلب را تقرير كنيد.

5- مصنف در پاسخ استصحاب تكلم را از قسم كلي نوع اول مي داند. چرا؟

6- معيار براي وحدت و عدم آن در نظر عرف چيست؟

الف) وحدت داعي : توضيح و مثال

ب) وحدت موضوع : توضيح و مثال

ج) وحدت سبب و منشاء : توضيح و مثال

7) نظر نهايي مصنف

استصحاب زمانيات (درس روز سه شنبه )

24 شهريور 1393

استصحاب زمانیات : حکم به بقای امور تدریجی الحصول در ظرف زمان

استصحاب زمانیات از اقسام استصحاب امور تدریجی و مقابل استصحاب زمان می‌باشد و به معنای حکم به بقای اموری است که به تدریج و در بستر زمان موجود می‌شود؛ به این صورت که تا جزء سابق از بین نرود، نوبت به جزء لاحق نمی‌رسد و هیچ گاه تمام اجزای آن در یک زمان اجتماع نمی‌کند، مانند: تکلم، کتابت، راه رفتن، جریان آب در رودخانه، که وجود ثابت و مستقری ندارند، بلکه اجزای آنها به تدریج در ظرف زمان حاصل می‌شود. در این گونه موارد، اگر برای مثال، تا زمان معینی یقین به تکلم و یا کتابت باشد و سپس در بقای آن شک شود، مجرای استصحاب زمانیات، می‌باشد.

در حجیت این استصحاب اختلاف وجود دارد و منشأ اختلاف در این است که استصحاب در موارد شک در بقا، جاری است نه در موارد شک در حدوث، و از آن جا که زمانیات، دارای بقا و ثبات نیست، پس شک در آنها، شک در بقا نیست، بلکه شک در حدوث است. قائلین به حجیت این استصحاب، پاسخ می‌دهند که هر چند به دقت عقلی، استصحاب در زمانیات جاری نیست، اما عرف این دقت عقلی را به کار نمی‌بندد و با دید مسامحی، یک نوع وحدت اعتباری (غیر حقیقی) میان اجزای زمانیات لحاظ نموده و آنها را استصحاب می‌نماید.

البته توجیه دیگری نیز برای جریان استصحاب در زمانیات وجود دارد.

مرحوم " شیخ انصاری " در مواردی که امکان فرض یک امر واحد مستمر وجود داشته باشد، استصحاب را در زمانیات جاری می‌داند.

برخی مانند مرحوم " نایینی " استصحاب را مطلقا در زمانیات جاری می‌دانند.

خطا ...
آدرس ایمیل وارد شده نامعتبر است.
متوجه شدم