تنبيه ششم-اصل مثبت
اصل مثبت جایی است که بینمستصحب و بین اثر شرعی یک امر عقلی و عادی واسطه شود.درحالت عادیاستصحاببه این شکل است: «مستصحب » >> «اثر شرعی».
اما در اصل مثبت استصحاب به این شکل است: «مستصحب» >> «امر عقلی یا عادی»>> «اثر شرعی».
دلایل عدم حجیت
بر عدم حجیت اصول مثتب چند دلیل آورده شده است:
←دلیل شیخ انصاری
شیخ انصاری می فرماید آثار دو قسم است:
• آثار قابل جعل
• آثار غیر قابل جعل
و آثار عقلی و عادی قابلیت جعل ندارند چون آنها اثرنفس متیقن نیستند
←←اشکال بر شیخ
اشکال به شیخ در اینجا است که:
• همه وقوع اصل مثبت را ممکن می دانند و در اثبات(آیا حجت است یا نه) بحث میکنند
• شیخ وقوع اصل مثبت را محال می داند و در مقام ثبوتاشکال دارد (که پذیرفته نیست)
←دلیل صاحب کفایه
استدلال محقق خراسانی به شکل زیر است:
اصل مثبت --- اثر شرعی مع الواسطه است.
اثر شرعی مع الواسطه --- خارج از قدر متیقن لاتنقضاست.
نتیجه: اصل مثبت --- خارج از قدرمتیقن لاتنقض است.
←←اشکال بر صاحب کفایه
اشکال در کلیت کبری است چون :
اثر شرعی مع الواسطه --- در تخاطب امام با زرارهنیست.
هر آنچه در تخاطب امام نباشد --- مضر به قدر متیقننیست.
نتیجه: اثر شرعی مع الواسطه ---مضر به قدر متیقن نیست.
←دلیل علامهی حائری
علامهی حائری در درر می فرماید:
اصل مثبت --- اثر شرعی مع الواسطه است.
اثر شرعی مع الواسطه --- خارج از انصراف لاتنقضاست.
نتیجه: اصل مثبت --- خارج ازانصراف لاتنقض است.
←←اشکال بر علامهی حائری
انصرافدر جایی است که کثرت استعمال باشد پس در اینجا کثرت استعمال وجودندارد پس خارج از انصراف لاتنقض نیست.
←صدر کلام صاحب کفایه
صاحب کفایه می فرماید: لاتنقض الیقین بر ترتب آثارمتیقن دلالت دارد و بر آثار غیر متیقن دلالت ندارد.
←←جواب نقضی
اگر همین اثر شرعی یک اثر شرعی دیگر داشته باشدبنا بر مبنای محقق خراسانی نباید اثر آن را بار کنیم
←←جواب حلی
لازمدو گونه است:
• لازم بیّن: جایی است که تصور ملزوم ملازم با تصورلازم باشد (مثلا وقتی کلمه آفتاب را می شنویم، نور را همراهش تصور می کنیم)
•لازم غیر بیّن: جایی است که ملزوم تصور شود ولیلازمش به ذهن ما خطور نکند
لذا تفصیل قائل می شویم که:
•اگر لازم بیّن باشد>> اثر لاتنقض بار می شود.
•اگر لازم غیر بیّن باشد>> اثر لاتنقض بار نمی شود.
←دلیل استاد
استصحابدر دو جا به کار می رود:
•استصحاب در احکام
•استصحاب در موضوعات
استصحاب در موضوعات به همراه کبرای شرعی مفیدفایده است
مثلا: استصحاب می کنیم آب آفتابه پاک است پس صغرایمسئله درست شد که: این آب پاک است
و کبرای مسئله می گوید: کل نجس غسل بماء طاهر فهوطاهر
نتیجهمی گیریم که عبایی که بااین آب شستیم، پاک است
پس اگر مستصحب واسطه عقلی یا عرفی داشته باشد کبریاثر شرعی ندارد.
فرق امارات و اصول عملیه
فرق بیناماراتو اصول عملیه این است که لوازم امارات حجت است ولیلوازم اصول عملیه حجت نیست.
←محقق خراسانی
محقق خراسانی می فرمایداماره از واقع خبر میدهد.
ارسال دیدگاه